کد مطلب:303609 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

سخنان حضرت زهرا با انصار
سپس رو به طرف انصار نموده و چنین فرمود: ای بزرگ مردان و ای بازوان ملت و ای نگاهبانان اسلام! این كوته نظری و سست نگری در حق من چرا؟

و این خواب آلودگی در برابر ستمی كه به من می رود چرا؟ آیا رسول خدا صلی الله علیه وآله

پدرم نمی گفت: «احترام مرد را در فرزندانش نگهدارید؟» چه زود حادثه به وجود آوردید (و چه زود این سفارش را به فراموشی سپردید) و چه با شتاب به بیراهه رفتید! با این كه شما توانایی انجام مقصد مرا دارید و نیروی كافی در جهت دستیابی به هدف مرا دارید.

آیا می گویید: محمد صلی الله علیه وآله را مرگ در گرفت (و همه چیز تمام شد و خاندان نبوت گم شد؟)

آری مرگ او حادثه بزرگی بود كه اثر آن همه جا را گرفت و شكافش آشكار گردید و پیچیدگی آن فراگیر شد و روی زمین با غیبتش تیره گشت و ستارگان در مصیبتش گرفته شدند و آرزوها به آخر رسید و كوهها فروتنی كردند و حریم ها درهم شكست و حرمتها به هنگام مرگش شكسته شدند و درهم ریختند.

فقدان پیامبر (ص) به خدا فاجعه بزرگ و مصیبتی بس عظیم است كه به سختی مصیبت او مصیبتی نیامده این كتاب خدای عزوجل در خانه های شما است كه در صبح و شام بلند و آهسته وبه صورت عادی و یا با لحن مطبوع می خوانید كه می گوید:

«قبل از پیامبر (ص) هم به پیامبران گذشته حادثه حتمی و قطعی (مرگ) جاری شده است نیست محمد جز این كه پیامبری است و پیش از او پیامبرانی آمده اند (و رفته اند) پس اگر او بمیرد و یا كشته شود شما به پیشینه خود (دوران جاهلیت) خواهید برگشت؟ شما مطمئین باشید اگر كسی (از عقیده دینی خود) برگردد زیانی به خدا نمی رسد و خداوند سپاسگزاران را پاداش خواهد داد».

هان ای فرزندان قیله [1] (ای فرزندان انصار) آیا مرا در حضور شما از ارث محروم سازند؟ می بینید و می شنوید و در مجلس و مجمعی كه من شما را می خوانم و از ظلمی كه به من می رود آگاه هستید؟ و شما افراد زیادی دارید و ساز وبرگ و نیروی (دفاع از مرا) دارید به ندای من پاسخ نمی دهید و به فریاد من نمی رسید و از من دفاع نمی كنید؟ و این در حالی است كه شما مردان جنگی و جنگ آورید و به خیر و صلاح معروف و شناخته شده اید. شما برگزیدگان و صالحانی بودید كه به جنگ با عرب برگزیده شدید و در این راه متحمل رنج و زحمت گردیدید و با امت ها شاخ به شاخ و رو در روی شجاعانه ایستادید و پیوسته به شما فرمان می دادیم و شما فرمان می بردید تا اینكه در اثر فداكاریهای شما آسیاب اسلام به كار افتاد و خیر و بركت روزگار جاری شد و نعره شرك خاموش گردید و دروغ از جوشش افتاد و آتش كفر خاموش شد و فریاد از هم پاشیدگی فرونشست و نظام دین به جریان افتاد.

پس چرا اینگونه بعد از بیان و اعلان سرگشتگی و پنهان كاری می كنید؟

و پس از آغاز، عقب نشینی، و پس از ایمان به شرك برگشتید؟

چرا با قومی كه پیمان خود را شكستند و در صدد بیرون راندن رسول خدا صلی الله علیه وآله از حوزه اسلام بوده و آغاز گر جنگ در نخستین بودند جنگ نمی كنید؟ آیا از آنان می ترسید؟ (و حال آن كه) خدا شایسته ترس است اگر ایمان داشته باشید هشیار باشید! می بینیم به خوشگذرانی و راحت طلبی رو آورده اید و كسی را كه شایسته قبض و بسط و دخل و تصرف در كارها است كنار زده اید و به تن پروری در گوشه ای آرام به استراحت مشغول هستید (انگار كه در جامعه اسلام هیچ حادثه ای رخ نداده و هیچ حقی ضایع نشده است) و از فشارها و سختی ها به فضای باز بی احساسی روی آورده اید آنچه را از ایمان برگرفته بودید به بیرون افكندید، و آنچه را كه به گوارایی فرو برده بودید بالا آوردید و بدانید اگر شما و تمام افراد روی زمین كافر شوند (از ملك قدرت خدا چیزی نمی كاهد زیرا خدا سخت بی نیاز و حمد شده است.

و من آنچه را كه گفتم (نه از راه جهالت به حال شما بود بلكه) از روی معرفت گفتم.

به سبب عدم یاوری كه در خمیره شما است، و نیرنگ و فریبی كه در صمیم دلهای شما است موجب شد كه غصه های لبریز شده دل و خشم ها بیرون بریزد.

و در نتیجه، استقامت شما در مقابل شداید كم شد و آنچه در دل داشتید ظاهر كردید آنچه گفته شد اتمام حجت بود حال بگیرید این مركب خلافت را و آنچه از وزرو و بال است بر آن حمل كنید اما این مركب پشتش زخم، و پایش مجروح و ننگ آن ابدی و نشان غضب الهی كه شعله آن سر از سینه ها در می آورد خواهد بود (و بدانید) آنچه كه انجام می دهید همه را خدا می بیند.

و چه زود ستمگران خواهند دریافت در چه بازگشت سختی قرار خواهند گرفت، و من دختر آن پیامبری هستم كه شما را از عذاب شدید الهی بیم داده است.

پس شایسته است كه ما و شما در انجام وظیفه خود فروگذار نباشیم و در انتظار نتیجه اعمال خود باشیم.


[1] به نقل كتاب شرح خطبه حضرت زهرا (س) تأليف آيت الله زنجاني جلد دوم / 240 نظر به اين كه مادر و جده اعلاي انصار قيله نام داشت به انصار بني قيله مي گفتند: نقل از كامل ابن اثير ج655/1.